1392/10/28
خانوم خانوما خداروشكر دندون نيشت كه من خيلي نگران بودم كه اذيت بشي نسبتا راحت دراومد. مباركت باشه عسلم. فقط دو روز تب داشتي و صدات گرفته بود كه من فكر كردم دوباره سرما خوردي ولي وقتي ديدم دندون نيشت سر زده فهميديم كه براي اون بوده. بعدش هم تبت قطع شد و صدات هم خوب شد. الان دوازده تا مرواريد داري عزيزممممم . شيرين زبونم از حرف زدنت بگم كه حسابي داري دل مارو ميبري. خيلي بامزه و قشنگ كلمات و ادا ميكني. تو حرف زدنت آهنگ خاصي داري و بعضي موقعها با ناز حرف ميزني. هر روز مارو غافلگير ميكني و يه چيز جديد ميگي. مثلا امروز عكس سگ عمو رهي رو نشون دادي و گفتي اين سمه؟؟؟ آره؟؟؟؟ آخه هميشه اسمشو...
نویسنده :
maman zizi
23:06